تصور کنید عباس کیارستمی فیلم جدید ارائه کند. تنها اسم کیارستمی کافیست تا طرفدارانش برای دیدن فیلم جدید او سر و دست بشکنند! اما برای من مخاطب عادی چه؟ منی که اصلا کیارستمی را نمی شناسم یا منی که از سبک کارهای کیارستمی خوشم نمی آید ، چطور باید ترغیب به دیدن فیلم شوم؟ اینجاست که ما گرافیست ها باید هم هوای طرفداران و هم هوای غیر طرفداران را داشته باشیم. شما همیشه باید این هم در نظر بگیرید که شاید کسی جیمز کامرون را نشناسد ، پس سعی کنید در پوستر فیلمش چیزی را قرار دهید که دیگران را هم به سینما بکشید. اینجاست که اگر توانستید آنها(غیر طرفداران) را به سینما بکشانید ، شما موفق بوده اید. اما چگونه این کار را انجام دهیم؟
به پوستر بالایی Inglourious Basterds نگاه کنید. این فیلم توسط یکی از مشاهیر دنیا و هنر هفتم ساخته شده اما این پوستر تبلیغاتی به سختی حرفی از این کارگردان بزرگ می زند. علت آن این است که طرفداران تارانتینو ممکن است کاملا آگاه باشند که این فیلم ، ساختهی اوست. از جنبهی دیگر ، طرفداران جدیدتر زیاد به سابقهی این کارگردان علاقه مند نیستند. در نتیجه پس چه دلیلی دارد که این پوستر در مورد تارانتینو توضیح بدهد؟! طرفداران قدیمی که می دانند این ساختهی تارانتینوست ، پس فیلم را می بینند. پس اینجا باید روی طرفدران جدیدتر و تماشاچی هایی که تا به حال اسم تارانتینو را هم نشنیده اند تمرکز کرد. به طور کلی مردم عادی با بازیگران ارتباط بیشتری برقرار می کنند تا تهیه کننده ها و کارگردان ها. بنابراین ترسیم تصویر یکی از بازیگران اصلی فیلم یا بزرگ نوشتن نام آنها ، تاثیر تبلیغاتی بیشتری دارد. البته توجه داشته باشید که قرار دادن تصویر بازیگران در پوستر فیلم تنها یکی از راه های متعدد ایجاد جاذبه است. اما این روش تقریبا استراتژی تبلیغاتی تمامی پوسترهای فیلم های ایرانی قرار گرفته است. این مسئله تا جایی پیش رفته ، که در وبسایت عفراوی ، مقاله ای دربارهی این پوسترها نوشته شده بود و نویسنده از آنها با عنوان پوسترهای کله ای یاد کرده بود! چون از نظر نویسنده ، پوستر فیلمهای ایرانی فقط عکس کلهی بازیگران بود.
پوستر Watchmen بالا ، نمونه ای کلاسیک است که در استفاده از این تکنیک موفق بوده. طراح با استفاده از رنگ زرد در کنار رنگ های سرد زمینه و ایجاد سبک کتاب های کمیک ، توجه طرفداران کتاب را به خود جلب می کند. همچنین این پوستر دقیق است زیرا از همین نوع تصویرسازی(منظور به تصویر در آوردن مفاهیم فیلم است نه مثلا تصویرسازی کتاب) در فیلم هم استفاده شده است. این سازگاری به طوری است که از این پوستر حتی برای جلد روی DVD و سایر مواد تبلیغاتی هم می توان استفاده کرد.
یعنی نقاط جذاب پوسترتان ، عنوانتان و تصویرسازی شما نیاز دارد که همانطوری روی یک DVD کوچک دیده شود که بر روی پوسترهای غول آسا دیده می شود.
پوستر The Jurassic Park این نکته را رعایت کرده و در قطع بزرگ و کوچک به خوبی دیده می شود. پوستر شما قرار است برای مدت طولانی استفاده شود بنابراین نیاز دارد که قابل تغییر اندازه ، شفاف باشد. همچنین حتی روی کاور هم ، توانایی اجرای فرآیند جلب توجه و ایجاد علاقه را داشته باشد.
این فیلم های سری بودند که همیشه در صدر باکس آفیس ها خودنمایی می کردند. برای این حرف هم یک دلیل خوب دارم. برخی از فیلم های بسیار پرفروش از همین سری ها هستند. مانند سری هری پاتر. از فیلم هایی که هم در عرصهی تجاری و هم در روی سن جشنوارهها خوب ظاهر شدند تا فیلم های صرفا تجاری ، فقط تعداد اندکی از آنها می توانند یک فروش خوب مانند فیلم های سری را ضمانت کنند.
به همین دلیل است که پوستر فیلم های سری تمایل دارند که به اولین شماره از سری ، بسیار مرتبط باشند. عموما با یک عنوان بزرگ در بالای بوم و تصویرسازی ای که سریعا قابل فهم باشد در سراسر پوستر.
بهترین نمونهی آن ، پوسترهای سری Godfather می باشد. هر سه از یک سبک طراحی و از بحران و موفقیت تجاری فیلم های قبلی برای بازاریابی و جلب توجه بینندگان استفاده کرده اند.
منبع:beytoote.com
فیلم های بزرگ فرصت های تجاری بزرگی نیز هستند. فیلم هایی مانند آواتار و سری فیلم های The Dark Knight نمونه های خارجی و سری اخراجی ها و جدایی نادر از سیمین نمونه های داخلی اینگونه فیلم ها هستند. امروزه درآمد بیلیون دلاری در سینما چیز عجیبی نیست. در ایران هم اکثر فیلم های فیلمسازان بزرگ مانند مهرجویی ، کیمیایی ، کیارستمی و . . . بالای چند صد میلیون تومان فروش می کنند. اما تا به حال از خودمان پرسیده ایم که این فیلم ها چگونه انقدر فروش می کنند؟ مخاطب وقتی هنوز فیلم را ندیده چگونه به دیدن فیلم ترغیب می شود؟ جواب این سوالات تنها در یک کلمه خلاصه می شود: تبلیغات. اگر برای فیلمی تبلیغات نشده باشد ، شاید شما هیچ وقت آن را نبینید! حالا چه این فیلم را اسکورسیزی ساخته باشد چه بقال سر کوچهتان!! یکی از موثرترین راههای بازاریابی فیلم ها پوستر است. شما در این پست یاد می گیرید که چگونه جلب توجه کنید ، علاقه ایجاد کنید و فرد را به سینما بکشانید.
پوسترهای فیلم Hangover ، نمونه هایی از پوسترهای کلاسیک این چنینی هستند. هیچ کدام آنها ، زیبایی منحصر به فردی ندارند و هیچ کدامشان طراحی نمادینی هم ندارند. اما استعداد بسیاری در جلب توجه مردم دارند. استفاده از پس زمینه های متحرک و پر زرق و برق ، تصاویر سر و گردن بازیگران فیلم و نور ، از راه هایی هستند که رهگذر را برای چندین دقیقه به پوستر خیره نگه می دارند.
Jennifer’s body یک نمونهی کلاسیک از پوسترهای نمادین است. پوستری که تقلید عجیبی (!) از پوستر TrueBlood دارد. در این پوستر از جاذبهی جنسی ، فضا و کنتراست زیاد برای جلب توجه عابر استفاده شده است. این پوستر بینشی دربارهی محتوای فیلم هم به شما می دهد. این چنین امکان فروش گستردهی فیلم به بینندگان و طرفداران ژانر ترسناک را ایجاد می کند. تمامی اینها با تصویرسازی انجام شده است.
پوستر بالایی فیلم تلقین از این شیوه استفاده کرده است. بیننده با دیدن تصویر بالا چیز زیادی از فیلم دستگیرش نمی شود. فقط می فهمد که فیلم جنبه ای فراواقعی یا شاید هم روانی داشته باشد. شاید دربارهی گرم شدن کره زمین یا هرجور حادثهی طبیعی دیگر است. در واقع گرافیست از روی عمد بیننده را گیج و کنجکاو نگه می دارد. چون تنها راه خلاصی از این کنجکاوی حضور در برابر گیشهی سینماست. این نوع از طراحی بهترین شیوه برای طراحی پوستر فیلم های تخیلی و روانی است. ارائهی چنین بینشی سخت است اما با تمرین به راحتی می توانید به آن دست پیدا کنید. می توانید پوستر فیلم هایی که دوست دارید را طراحی کنید. بعضی از هنرجوها تنها زمانی انگیزهی کارکردن پیدا می کنند که پای پول در میان باشد! اول تمرین کنید ، بعد سفارش بگیرید ، کار خوب ارائه دهید و در آخر انتظار پول داشته باشید. در ضمن چنین تمرینات مجموعه ای از نمونه کارهای زیبا و خلاقانه نیز برای شما ایجاد می کند. در نظر داشته باشید که همچنان استفاده از نمادها و رنگ های ساده ای که از دل فیلم بیرون آمده اند ، می تواند یک راه معجزه گر باشد.
منبع:beytoote.com
درباره این سایت